dehtal boys

ساخت وبلاگ
نمی دونم خدایی تو این ازدواج چه سریه که ملت حاضرن به خاطرش همدیگه رو بکشن ؟ حاضرن با هم گ ل آ و ی ز بشن . حاضرن دل ها رو بشکنن . . .
قبول داری شکستن دل خیلی گناهه ؟ دل هر کس خونه خداشه ... حالا هر خدایی اما با دل می ره پیشش . اصلاً خود خدا گفته دلت را خانه ما کن ...
دلت را خانه ما کن ...
                       دلت را خانه ما کن ...
مصفا کردنش با من ...
بعد یهو تو از گرد راه برسی و این دلو بشکنی ؟ این گناهه . شاید ما نمی دونیم خدا چقدر کار کرد تا دل هر کسی رو واسه خودش برداشت اونوقت من و تو ...
بی خیال ...

dehtal boys...
ما را در سایت dehtal boys دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rtwo dehtalboys بازدید : 140 تاريخ : دوشنبه 20 شهريور 1391 ساعت: 3:02

آخی یادش بخیر دوران دبیرستان ، زنگ های تفریح و هجوم به سمت بوفه ، شروع کلاس و شلوغ کردناش . اینقدر شلوغ می کردیم که تقریباً قبل هر دبیری ناظم می اومد سر کلاس و به ما یاد آوری می کرد که ما دیگه بزرگ شدیم و اگر الان ساکت نشیم نمره انظباط هممون 1 نمره کم می شه .
یادش بخیر صبح ها نزدیک 1 ربع یا 20 دقیقه سر صف می ایستادیم . آخ که چه حرکت مسخره ای بود صف های ما . همه یا خواب بودن یا داشتن آهنگ می خوندن یا درس ساعت اولو می خوندن یا با بقلی شون حرف می زدن . اصلاً کسی تو باغ نبود . آخه واقعاً هم حرکت مسخره ای بود که همه مون مثل ببخشید مترسگ می ایستادیم تا بزرگان نگامون کنند و عیب و ایراداتمونو بگن و بعدم حرفای تکراری هر روزشونو برامون بخونن ... وای چه خسته کننده !
یادش بخیر همکلاسی و عشق و رفاقتش
یادش بخیر اون معلم هایی که حاضر بودی دنیاتو بدی اما 1 اخم نکنن
یادش بخیر روزهای آخر هر سال که نمی دونستی بخندی یا گریه کنی
یادش بخیر مسیر خونه تا مدرسه که همه با هم جمع می شدیم و پیاده روی سر صبح
یادش بخیر کلاس های فیزیک ، شیمی ، زیست

یادش بخیر کلاس های دین و زندگی و عربی!!!! ( واقعاً عربی یادش بخیر نداشت !!!!!


یادش بخیر 2 ردیف اول کلاسمون بچه خرخونا می نشستن . طفلکی ها رو چقدر اذیت می کردیم . از کاغذ و اشیا که پرت می شد بگیر تا تیکه هایی که سمتشون روانه می شد ! آخرشم یکیشون رفت دانشگاه آزاد ...

یادش بخیر امتحانات و تقلب هاش ... پشت ماشین حساب می نوشتیم ، رو دست و پا می نوشتیم ، پشت صندلی جلویی ، برگه ها رو جابه جا می کردیم . البته یادمه این اواخر متحول شده بودم و فقط تقلب می رسوندم ولی تقلب نمی گرفتم .

خلاصه یاد همش بخیر . یاد صفا و صمیمیت صادقانه ای که بین بچه ها بود . آخه دلیلی نداشت که به هم دروغ بگن . اونا به هم نیاز داشتن . دوستی های موندنی و ساده ...


بعدش رفتیم دانشگاه با همون روحیه دبیرستانی . البته این واسه اولش بود . دیدیم جو چقدر متــــــــــــــفـــــــــــــــــــاوتــــــــــــه !!!!!!!!!!!! هیشکی به هیشکی نیست . دوست و رفیق و مرام ؟؟؟؟ بی خیال بابا باید حواست به کلات می بود که باد نبره . خلاصه همه چی عجیب بود . دوست یابی به روش دبیرستانم جواب نمی داد . استادا که از همه بدتر مگه حرفتو می فهمیدن . استاد دیشب نتونستیم درس بخونیم و اینا چیــــــــــــــــــــــــــی بی فایده است . تو منفی رو گرفتی و یک پروژه افتاده رو دستت . برنامه کلاس و نطق استاد و امر مدیر گروه و همه چی هم رو اون سایت لامذهب دانشگاه بود . مگه کسی به سؤالاتمون جواب می داد . از قدیم گفتن : مسؤولین پاسخگو نیستن !!! هیچی خلاصه 2 هفته ای از ترم 1 گذشت تا تونستیم به این جو عادت کنیم اما خودمونیم تو این 2 هفته فقط خواجه حافظ شیراز نفهمید که ما ترمکیم اونم چون بنده خدا نبود که حرکات ساده ی ما رو ببینه

آخه ما یاد گرفته بودیم که تو دبیرستان اصل بر سادگی و صداقته اما هنوز یاد نگرفته بودیم که دبیرستان تموم شده و تو دانشگاه اصل بر سیاسته ....


dehtal boys...
ما را در سایت dehtal boys دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rtwo dehtalboys بازدید : 136 تاريخ : دوشنبه 20 شهريور 1391 ساعت: 3:02

دقت کردی وقتی می دونی قراره چند روز دیگه یه اتفاق متفاوت تو زندگیت بیفته تا اون روز چقدر حال و هوات عجیبه . من که اینجوریم . این اتفاق متفاوت می تونه خیلی هم متفاوت یا بزرگ نباشه ا اما خب با اتفاقاتی که حداقل تو 1 ماه اخیر برات افتاده متفاوته . من اینجوریم

الانم تقریباً حالم همینه . گاهی شاد به دلیل اتفاقات خوبی که در آینده می افتد ، گاهی غمگین به دلیل اینکه شرایط کنونی را نمی پذیرم . گاهی سرزنش کننده که چرا از حالت لذت نمی بری و مدام در فکر آینده ای ؟ گاهی دلگیر که چرا تنها ... ، گاهی امیدوار که من آینده خوبی را برای خود خواهم ساخت ، گاهی مفتخر به داشته هایم که می توانم با آنها آینده مورد علاقه ام را بسازم ، گاهی منتظر و امیدوار ، گاهی ...

نمی دانم . اما به هر حال الان حالم عجیب است . البته این خاصیت پاییزه. هم خوبم و منتظر 2 هفته دیگر و هم کمی دلم گرفته ...

آخه اینم شد وضع ؛ تو بگو ...!
dehtal boys...
ما را در سایت dehtal boys دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rtwo dehtalboys بازدید : 153 تاريخ : دوشنبه 20 شهريور 1391 ساعت: 3:02

اگه پسرا نبودن کي مامانا رو دق مي داد؟
اگه پسرا نبودن کی شلوار کردی می پوشید بیاد تو کوچه ؟
اگه پسرا نبودن کی مجنون می شد ؟
اگه پسرا نبودن کي خونه رو مي کرد باغ وحش؟
اگه پسرا نبودن تو دانشگاه استاد کيو ضايع مي کرد؟
اگه پسرا نبودن کی خالی می بست ؟
اگه پسرا نبودن دخترا به چي مي خنديدن؟
اگه پسرا نبودن کی چرت وپرت می گفت ؟
اگه پسرا نبودن کی زورگویی می کرد ؟
اگه پسرا نبودن کی مغنی می شد ؟
اگه پسرا نبودن کی کرم می ریخت ؟
اگه پسرا نبودن کی ابروهاشو بر می داشت ؟ (هههههههه)
اگه پسرا نبودن دختراکيو سر کار مي ذاشتن؟

اگه پسرا نبودن دخترا کيو تيغ مي زدن؟
اگه پسرا نبودن کي تو کلاس مي رفت گچ مي ياورد؟
اگه پسرا نبودن کي اشغالا رو مي ذاشت جلوي در؟

اگه دخترا نبودن کی یه ساعت جلوی آینه وامیستاد ؟
اگه دخترا نبودن پسرا به کی متلک می گفتن ؟
اگه دخترا نبودن پسرا صبح تا شب با کی حرف می زدن؟
اگه دخترا نبودن کی درس می خوند ؟ (هههههههههه)
اگه دخترا نبودن کی نازمی کرد ؟
اگه دخترا نبودن کی از سوسک می ترسید ؟
اگه دخترا نبودن کی خودشو واسه پسرا لوس می کرد ؟
اگه دخترا نبودن کی خواهرشوهرمی شد ؟
اگه دخترا نبودن جراحان پلاستیک، دماغ کیوعمل می کردن ؟
اگه دخترا نبودن کی عزیز بابا بود ؟
اگه دخترا نبودن به کی می گفتن صغری ؟
اگه دخترا نبودن کی مانتو تنگ می پوشید ؟



اگه باباها نبودن کی به دخترا می گفت : روسری تو بکش جلو؟
اگه باباها نبودن کی به پسرا پول تو جیبی میداد ؟
اگه باباها نبودن کی قربون صدقه ی دخترا می رفت ؟
اگه باباها نبودن کی بچه بی تربیتا رو تنبیه می کرد ؟
اگه باباها نبودن به کی می گفتن زن ذلیل ؟
اگه باباها نبودن بچه ها چطوری الاغ سواری می کردن ؟

اگه باباها نبودن به کی می گفتن پدرسوخته ؟


اگه مامانا نبودن باباها چیکار می کردن ؟ ( دق )
اگه مامانا نبودن تلفن به چه درد می خورد ؟
اگه مامانا نبودن کی به بچه ها یه توپ دارم قلقلیه یاد می داد ؟
اگه مامانا نبودن کی از بچه ها جلو بابا شون دفاع می کرد ؟
اگه مامانا نبودن بچه ننه به کی می گفتن ؟
اگه مامانا نبودن شماهارو کی به دنیا میآورد ؟
اگه مامانا نبودن کی کجا چی کار می کرد ؟
font>
dehtal boys...
ما را در سایت dehtal boys دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rtwo dehtalboys بازدید : 150 تاريخ : دوشنبه 20 شهريور 1391 ساعت: 3:02

پسر كوچكی وارد مغازه ای شد، جعبه نوشابه را به سمت تلفن هل داد و بر روی جعبه رفت تا دستش به دكمه های تلفن برسد و شروع كرد به گرفتن شماره. مغازه دار متوجه پسر بود و به مكالماتش گوش می‌داد . پسرك پرسید: خانم، می‌توانم خواهش كنم كوتاه كردن چمن های حیاط خانه تان را به من بسپارید؟ زن پاسخ داد: كسی هست كه این كار را برایم انجام می‌دهد ! پسرك گفت: خانم، من این كار را بانصف قیمتی كه او می‌دهد انجام خواهم داد! زن در جوابش گفت كه از كار این فرد كاملا راضی است. پسرك بیشتر اصرار كرد و پیشنهادداد: خانم، من پیاده رو و جدول جلوی خانه را هم برایتان جارو می‌كنم. در این صورت شما در یكشنبه زیباترین چمن را در كل شهرخواهید داشت. مجددا زن پاسخش منفی بود . پسرك در حالی كه لبخندی بر لبداشت، گوشی را گذاشت. مغازه دار كه به صحبت‌های او گوش داده بود به سمتش رفت و گفت: پسر...، از رفتارت خوشم آمد؛ به خاطر اینكه روحیه خاص و خوبی داری دوست دارم كاری به تو بدهم. پسر جواب داد: نه ممنون، من فقط داشتم عملكردم را می‌سنجیدم. منهمان كسی هستم كه برای این خانم كار می‌كند! آیا ما هم میتوانیم چنین خود ارزیابی از كار خود داشته باشیم؟ dehtal boys...
ما را در سایت dehtal boys دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rtwo dehtalboys بازدید : 144 تاريخ : دوشنبه 20 شهريور 1391 ساعت: 3:02

وقتی گوگل هک میشه همه چیتوش بازمیشه امتحان کنید جالبه!:D

http://mrdoob.com/projects/chromeexperiments/google_gravity/


این یکیدیگه خیلی باحاله بعد از بالا اومدن رو دماغ مرده کلیک کنید راستی توفایرفاکس باز نمیشه!

http://www.procreo.jp/labo/flower_garden.swf
dehtal boys...
ما را در سایت dehtal boys دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rtwo dehtalboys بازدید : 132 تاريخ : دوشنبه 20 شهريور 1391 ساعت: 3:02

ترس پسر هـآ برآے ازدواج دلبستـטּ بــہ یڪ دختر نیست دل ڪندטּ از بقیــہ دختر هـآست !
dehtal boys...
ما را در سایت dehtal boys دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rtwo dehtalboys بازدید : 117 تاريخ : دوشنبه 20 شهريور 1391 ساعت: 3:02

نمیدونم سرمو کدوم دیوار بکوبم!

...!

...!(اینا فحش بودن)

کم کم ماهه مهر نزدیکه !

دیگه کمتر آپ میکنم...

ای وااای چقدر درس :|

....
dehtal boys...
ما را در سایت dehtal boys دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rtwo dehtalboys بازدید : 161 تاريخ : دوشنبه 20 شهريور 1391 ساعت: 3:02

چند روز پیش یه برنامه ای نشون داد یادم نمیاد شبکه چند بود.

حالا بگین موضوع برنامه چی بود؟

بررسی آثار منفی اشتغال زن!(یا یه همچین چیزی)

اول آخرش این بود که دو تا آخوند با یکی از این خانومایی که فقط دماغشون معلومه نشستن دارن چیزایی میگن که هیچ جوری تو مت من نمیره!اصن بی ربط!

اینکه شاید همکارای یه زن شاغل مرد باشن و اینکه چی میشه و ممکنه چی بشه وو!یعنی تا کجاها رفتن!خب یعنی چی؟یعنی تو محل کار هم اومدن چشم چرونی کنن مردا؟ یعنی انقد هم نمیتونن خودشونو کنترل کنن؟آیا؟

من که کل برنامه داشتم حرص میخوردم!

اینا انقد خودشون منفی به همه چی فک میکنن انقد هر رابطه ی زن و مرد رو،هرچند اجتماعی باشه زیرذره بین قرار میدن که آخر به این نتیجه مزخرف میرسن که زن بشینه تو خونه اصن بیرون نیاد خودشو نشون نده تا یه موقه مرد به گناه نیفته این برای خودش هم بهتره و خانوم خونه میشه و پاکدامن میشه وو!

از بس خودشون منفی فک میکنن!دارن از تعادل خارج میشن!شورشو در آوردن!خب این مثلا شبکه ملی هستش!چیزایی که نشون میده خواه ناخواه تو زندگی مردم تاثیر داره!این یعنی چی؟خودشون دارن زن رو به اسم اسلام تو خونه حبس میکنن و باز میگن ما تو اسلام برابری زن و مرد داریم!

dehtal boys...
ما را در سایت dehtal boys دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rtwo dehtalboys بازدید : 175 تاريخ : دوشنبه 20 شهريور 1391 ساعت: 3:02


اگه این معلم های دبستان...

میدونستن یه روزی قراره...

فقط تایپ کنیم..

اینقدر سعی نمی کردن خطمون خوب شه...
dehtal boys...
ما را در سایت dehtal boys دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rtwo dehtalboys بازدید : 148 تاريخ : دوشنبه 20 شهريور 1391 ساعت: 3:02